معنی شاعر فقید کاشانی
حل جدول
سپهری
شاعر فقید معاصر کاشانی
سهراب سپهری
شاعر فقید معاصر
پروین
شاعر فقید سال94
رحیم معینی کرمانشاهی
شاعر فقید دزفولی
ناهیدی
شاعر معاصر کاشانی
نظاموفا
نظام وفا
لغت نامه دهخدا
فقید. [ف َ] (ع ص) گم کرده شده. مات غیر فقید و لاحمید؛ یعنی بمرد و کسی پروای آن نکرد. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). در تداول امروز، برای مرده ای که بخواهند از او به احترام یاد کنند به کار برند. (یادداشت مؤلف).
- فقیدالمثل، بی مثل وعدیم النظیر. (غیاث) (آنندراج).
کاشانی
کاشانی. (اِخ) سید ابوالقاسم بن سیداحمد کاشانی الاصل نجفی المسکن از افاضل علمای امامیه ٔ این اواخر بوده است و از تألیفات اوست: 1- کشف الاسرار الخفیه فی شرح الدره النجفیه که منظومه ٔ فقه دره ٔ نجفیه سید بحرالعلوم را با کمال اتقان شرح کرده و دو مجلد از آن بر آمده که تا باب اغسال است. 2- کشف المهمات فی الالغاز و المعمیات بپارسی و در سال هزار و دویست و نود و هشت یا سیصد و هیجده هَ. ق. وفات یافت. (از ریحانه الادب ج 2 ص 337).
کاشانی. (اِخ) ملا ابوالحسن بن ملامحمد ابیوردی الاصل کاشانی المسکن از علمای امامیه ٔ قرن دهم هجری عهد شاه طهماسب صفوی (930- 984 هَ. ق.). که عالم و فاضل و فقیه و متکلم و جامع معقول و منقول و از اساتید مجتهد کرکی سید حسین بن سید حیدر بوده و از تألیفات او است: 1- اثبات الواجب وصفاته. 2-ارکان الایمان در امامت. 3- الحسنی در حکمت طبیعی. 4- روض الجنان یا روضه الجنان در کلام و حکمت. 5- شرح فرائض خواجه نصیر طوسی. 6- الشوارق در کلام. 7- مقدارالاَّیات و احکامها. 8- المنطق و غیرها و در سال 960 هَ. ق. وفات یافت. (از ریحانه الادب جلد 3 ص 337).
کاشانی. (اِخ) ابوبکربن مسعودبن احمد کاشانی حنفی ملقب به ملک العلماء و علاءالدین و یا آنکه علاءالدین نام اصلی وی بوده و ابوبکر کنیه اش میباشد و به هر حال از اکابر فقهای عامه است و از علاءالدین محمدبن احمد سمرقندی تفقه نموده و اکثر مصنفات او را ازخودش خوانده و کتاب تحفه الفقهاء او را شرحی خوب نوشته است و آن شرح را که سه مجلد است بدایع الصنائع فی ترتیب الشرائع نام کرده و بعد از اتمام آن بنظر خود استاد معظم رسانده و مورد تحسین شده و دختر خود فاطمه را که نیز از فقهای نسوان بوده به عقد ازدواج وی درآورده است و بهمین جهت گفته اند: شرح تحفته و تزوج ابنته. و نیز از تألیفات ابوبکر است کتاب السلطان المبین فی اصول الدین و در سال 587 هَ. ق. در حلب وفات یافته و خود او و زوجه اش فاطمه هر دو در خارج حلب مدفون هستند. (از ریحانه الادب جلد 337 و ص 100).
کاشانی. (اِخ) حاج سیدمصطفی ابن حاج سیدحسین کاشانی الاصل تهرانی المسکن از اکابر علمای اوائل قرن حاضر، چهاردهم هجرت، که سالها در تهران حامل لوای ریاست علمیه و دارای مرجعیت عمومی بود و تمامی اوقات او درتأیید دین مبین و دادرسی مسلمین و اعمال وظائف امربمعروف و نهی از منکر و اعلای کلمه ٔ حق و انجام وظائف علمیه از مطالعه و تدریس وافاده و غیرها مصروف بوده است و در بدایت حال بعد از تحصیل مقدمات لازمه ٔ متداوله، فقه و اصول و معقول و منقول و اخلاق و کلام و ریاضیات و رجال را در حوزه ٔ درس والد معظم خود تکمیل کرد و بعد از وفات او به اصفهان رفت و حوزه ٔ علمی آنجا را فراخور استفاده ٔ خود ندید پس عزیمت نجف اشرف کرد و در آن ارض اقدس یکی از مراجع علمیه گردید و حوزه ٔ درس او مرجع استفاده ٔ افاضل بوده است و علاوه بر مراتب علمیه در محاسن اخلاق هم طاق و دارای قریحه ٔ شعریّه بوده است و اشعار او فصاحت و محسنات بدیعیه را جامع است و دیوانی هم در مناقب و مراثی حضرات معصومین (ع) داشته و در هر یک از استصحاب و تجری و تفسیر مختصر قرآن و حاشیه ٔ ارشاد علامه و حاشیه ٔ شرایع و علامت ظن و قاعده ٔ لاضرر و منجزات مریض، تألیفاتی داشته لکن اکثر آنها تلف شده است و در شب نوزدهم رمضان 1337 هَ. ق. در کاظمین وفات یافته و در جوار حضرت امام موسی (ع) مدفون گردید. (از ریحانه الادب ج 3 ص 340).
شریف کاشانی
شریف کاشانی. [ش َ ف ِ] (اِخ) شاعر. از قریه ٔ بادقان کاشان و شاگرد محتشم کاشانی شاعر معروف قرن 10 و 11 و تا سال 1024 هَ. ق. زنده بود. رجوع به فرهنگ سخنوران و مآثر رحیمی چ کلکته ج 2 ص 811 و 845 شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) منسوب به کاشان اهل کاشان از مردم کاشان، ساخته کاشان: قالی کاشانی.
واژه پیشنهادی
محتشم
معادل ابجد
1147